نمیخوام از خودم بگم؛ نمیخوام از حال و هوای این روزام بگم
دست از پرسیدنت بردار
من رو با تنهایی هام تنها بذار
حتی حدس هم نزن چه بلایی سر این دل اومده
حدس های تو همه صد من یه غازه؛ میدونم
دنبال بهونه ای تا درد های منو گردنش بندازی و بعد از سرت وا کنی و بذاری بری
خانم اجازه! ما نمیتونیم دست از سر شما برداریم... زور نیسسسست که:دی
نبینم از غم بگی هاجی مننننننننننن
زندگی در جریانه.... این گل ها هم شسته میشود و میرود
و لحظه ای پیدا میشود که دوباره خنده جای خودش را پیدا میکند
درست روی لبهایت